تبلیغات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده مهربان مسيح کيست؟   به پيامپر بزرگوار و اولوالعزم ، عيسى عليه السلام _ که از مادر باکره ى بنام مريم دختر عمران سلام ا… عليها، حدود دو هزارو اندى سال قبل بدون اينکه پدرى داشته باشد بدنيا آمد _ مسيح مى گويند. آنحضرت مثل برخى از […]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

مسيح کيست؟

 

به پيامپر بزرگوار و اولوالعزم ، عيسى عليه السلام _ که از مادر باکره ى بنام مريم دختر عمران سلام ا… عليها، حدود دو هزارو اندى سال قبل بدون اينکه پدرى داشته باشد بدنيا آمد _ مسيح مى گويند. آنحضرت مثل برخى از پيامبران دو نام داشته است، مسيح و عيسى ، و هر دو نام در قرآن ذکر شده است ، ولادت او يکى از معجزات خداوند متعال است، و در قرآن و انجيل از  آن ياد شده است.

٢ _ ولادت او در قرآن چگونه ذکر شده است؟

در قرآنکريم سوره ى بنام سوره مريم موجود است که سوره ١٩ در جزء شانزده است، و در آنجا و در برخى از سوره هاى ديگر ازين ولادت معجزه آساى آنحضرت سخن رفته است، و ياد آورى اين قضيه  در چند جاى قرآن  _ علاوه بر آنچه در سوره مريم ذکر شده است _ دلالت بر مقام ممتاز اين پيامبر و مادر محترمه و ولادت معجزه آساى آنحضرت دارد.

مريم دختر عمران است _ و آل عمران از خانواده هاى محترمى اند که سوره ى در قرآن به اسم آنها است _  مادرش نذر مى کند تا طفلى که در رحم دارد، او را خادم معبد يهود در بيت المقدس قرار دهد.

مادر، نوزاد را که دختر است به معبد مى آور کاهنان از پذيرش او در معبد _ بدليل اينکه دختر است و دختر حق ندارد ،در معبد بماند _  خود دارى مى کنند، ولى اراده خدا چنين بود که او در معبد بماند ، زکريا که شوهر خاله مريم است، سرپرستى او را بعهده مى گيرد، اين دختر در اثر پاکى و بندگى خداوند به جائى مى رسد، که فرشتگان الهى، گاهى براى او روزى آسمانى مى آورند که اين امر مايه شگفتى پيامبرى چون زکريا ميشد. اکنون مختصرى از ماجراى ولادت او را بر اساس آيات قرآن بيان مى داريم.

فرشته گان الهى آمدند و به مريم گفتند، خداوند ترا بشارت (مژده) مى دهد. به کلمه ى که از خداست (فرزندى که از جانب خداست) و نام او مسيح، عيسى فرزند مريم است، در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهى است، او در کودکى در گهواره و در بزرگسالى با مردم سخن مى گويد و از صالحان است.

مريم گفت: پروردگارا! چگونه براى من فرزندى مى شود، در حاليکه بشرى با من ارتباط برقرار نکرده است؟

خدا گفت: اين چنين خدا آنچه را بخواهد مى آفريند. هر گاه مشيت قطعى او بخواهد، به او مى گويد باش، و آن نيز تحقق مى يابد. [1]

مريم به جاى دور دستى رفت، بين خود و ديگران ، حجابى افگند. در اين موقع (جبرئيل) روح خود را فرستاديم ( نزد او) که به صورت انسان سالمى گرديد. مريم گفت: من از توبه خداى مهربان پناه مى برم…

آن روح گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو فرزند پاکيزه اى را بخشم.

مريم گفت: چگونه براى من فرزند ميشود ؟ در حاليکه با انسانى تماس نگرفته ام ( ازدواج نکرده ام ) و نيز پيش از آن بدکردار نبودم.

آن روح  گفت: چنين است که ميگويى و لى پروردگار تو ميگويد: اين کار براى من آسان است و من چنين مولود را نشانه ى از جانب خود و رحمتى براى مردم قرار مى دهم، و خلقت اين فرزند امرى حتمى است.

مريم حامل فرزند شد، با آن حمل به نقطه دورى رفت. درد زايمان او را به پاى نخلى (درخت خشکيده خرمايى) کشيد.

کودک به دنيا آمد… صدائى (شنيد) غم مخور، پروردگارت، زير پايت نهر آبى قرار داده است   (خداوند از روى معجزه نهر آب گوارائى در آنجا نمايان ساخت، تا مريم از آن بياشامد و بدن خود را شستشو دهد و به او گفت:  درخت را تکان بده براى تو خرماى تازه فرو ميريزد ( از آن بخور تا رفع گرسنگى  تو شود و قدرت يابى) بخور و بياشام و چشمت به اين مولود روشن باد. (خداوند به مريم دستور داد که  اگر مردم از ولادت اين بچه سوال کردند به آنها جواب نده، ما خود جواب آنها را به عهده ميگيريم، تو تنها به جواب آنها بگو، اشاره کن ) که من براى خداوند (نذر سکوت کرده ام) امروز با کسى سخن نمى گويم.

مريم نوزاد را گرفت و به سوى مردم آمد. آنها گفتند: اى مريم! چيز عجيب و بدى انجام دادى… در اين موقع به اين نوزاد اشاره کرد (يعنى از او بپرسيد در اين لحظه کودک زبان به سخن گشود) و گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پيامبرم قرار داده است. در هر کجا باشم خدا و جودم را با برکت قرار داده و مرا به روزه و نماز تا زنده هستم سفارش کرده است…

اين است سرگذشت عيسى بن مريم و گفتار حق، عيسائى که در باره او شک و ترديد و نزاع ميکنند.[2]

قرآن به زيبايى خاصى و با تحليل و بزرگ داشت والائى  _ از مادر و پسر _ اين جريان را نقل مى کند،  و در کمال کوتاهى عظمت اين حادثه را بيان مى کند، و نيز بيان مى دارد که چگونه خداوند متعال توسط آن کودک مادر محترمه او را از هر نوع نهمت و افتراء برائت داد، و چنين است هر کسى که در راه خدا پا برجا و مستقيم باشد . که خداوند در همه جا او را يارى خواهد کرد، و او براى يارى مومنين قدرتمند و تواناست.

٣ _ انجيل جريان ولادت حضرت مسيح را چگونه بيان مى دارد؟

در انجيل متا مى خوانيم: ( واقعه تولد عيسى ميسح به اين شرح است: مريم مادر عيسى که در عقد يوسف بود، قبل از ازدواج با او، بوسيله روح پاک خدا آبستن شد، يوسف که سخت پاى بند اصول اخلاقى بود ، تصميم گرفت نامزاديش را به هم بزند ولى مى خواست بى سرو صدا اين کار را بکند تا آبروى مريم نرود، همين طور که در اين افکار غوطه ور بود، بخواب رفت، در خواب فرشته اى را ديد، که به او مى گفت: يوسف پسر داود! از ازدواج با مريم نگران نباش، آن بچه که در رحم او است از روح پاک خداست، مريم پسرى مى زايد و تو اسم او را عيسى ( يعنى نجات دهنده مى گذارى، چون او قوم خود را از گناهانشان آزاد خواهد کرد…) وقتى يوسف از خواب بيدار شد، طبق دستور فرشته عمل کرد و مريم را به خانه اش آورد، تا زن او باشد، ولى با مريم هم بستر نشد، تا وقتى که او پسرش را بدنيا آورد، يوسف اسم او را عيسى گذاشت…. عيسى در زمان سلطنت هروديس، در شهر بيت لحم ، يهوديه بدنيا آمد.[3]

همين داستان را با اختلافاتى نه اندک در انجيل لوقا نيز مى خوانيم و در لوقا است که : (يوسف از شهر ناصره به بيت لحم مى آيد ونامزدش مريم را باخود مى آورد هنگامى که در بيت لحم بودند، وقت تولد بچه رسيد، وقت تولد بچه رسيد، مريم اولين فرزند خود را که پسر بود بدنيا آورد، او را در قنداق پيچيده و در آخورى خوابانيد، چون در مسافرخانه آنجا براى ايشان جا نبود.[4]

خواننده با انصاف مى تواند بين آنچه قرآن و انجيل ذکر کرده است قضاوت نمايد، و ما بجهت اختصار نمى توانيم انتقادات خود را بيان داريم.

نکته قابل ذکر اينکه : در منابع اسلامى شيعى ازينکه مريم بعقد يوسف نجار بوده، اصلا خبرى نيست بلکه او راهبه ى بود در معبد و راهبه ها ازدواج نمى کردند. و همين قصه يوسف نجار، سبب شده است که يهوديان عيسى عليه السلام را پسر يوسف نجار بنامند، و حتا نعوذ با… به او و مادرش نسبتهاى ناروا بدهند.  و ما قصه يوسف نجار را از روايات اسرائيلى مى دانيم، که به قسمى در روايات اسلامى رخنه کرده است.

نکته ديگرى که قابل توجه است اينکه: در ذهن خواننده عزيز اين سوال مى آيد که: کليسا از چه راهى ثابت ميکند که يوسف اين خواب را ديده است؟ يوسف با يک خواب چگونه توانسته است خود را قانع کند، و مريم را در خانه برد؟ و به چه دليلى او فرشته را در خواب شناخته است؟

در همه حال: در انجيل اساس عقيده به اينکه مريم سلام ا… عليها از جانب روح القدس حامل شده است، خوابيست که خردمندان کمتر به آن اعتنا مى کنند. چون خواب از نگاه قوانين علمى امروز هيچ پايگاهى ندارد، مگر خوابيکه روى موازين استورا باشد و اثبات اين چنين خوابى به اين ساده گى نيست، مخصوصا خواب منقول از کسى که بيست قرن و اندى از او مى گذرد و هيچ دليلى براى اثبات ان نيست.

 

نویسنده : احمد على شيخزاده مدرس

ادامه داراد ….

 

 

[1]  سوره آل عمران آيات ٤٥-٤٧

[2]   سوره مريم آيات ١٦-٣٤

[3]  انجيل عيسى مسيح _ ترجمه تفسير عهد جديد _ انجيل متا ١ _ آيات ١٨-٢٥

[4]  همان مصدر _ لوقا ٦/٢و ٧

له ملگرو سره یي شریک کړئ.
×
  • ستاسې رالېږل شوې لیدلوری به د اندیال وېبپاڼې تر تایید روسته خپرېږي.
  • هغه پېغامونه نه خپرېږي، چې منځپانګه یې تورونه او کنځل وي.
  • هڅه وکړئ، په پښتو پېغامونه راواستوئ.
  • ددې مطلب په اړه خپل لیدلوری نشئ لیکلی!