بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يادگيرى و کنترل حرکت در انسان Motor Learning & Developement Muhammad Tariq Iqbal BSC PT نوشته : فزیوتراپست محمد طارق اقبال به توانايى حفظ ، تغيير پاسچر و حرکت وکنترول حرکتى انسان اطلاق مى گردد. و اين امر مجموعه اى از روندهاى مکانيکى و نيورولوژيکى مى باشد.رشد حرکتى،درکى،و شناختى از جمله […]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
يادگيرى و کنترل حرکت در انسان
Motor Learning & Developement
Muhammad Tariq Iqbal BSC PT
نوشته : فزیوتراپست محمد طارق اقبال
به توانايى حفظ ، تغيير پاسچر و حرکت وکنترول حرکتى انسان اطلاق مى گردد. و اين امر مجموعه اى از روندهاى مکانيکى و نيورولوژيکى مى باشد.رشد حرکتى،درکى،و شناختى از جمله اين روندها به حساب مى ايد.رشد کنترول حرکتى از کنترول حرکات خودبخودى شروع مى شود و به کنترول حرکتى ادامه مى يابد.
پاسخ هاى حرکتى که در سطوح پايين در اثر محرکهاى حسى ايجاد شده بود، نهى انرا تکامل مى کندو انرا به حرکات ارادى تبديل مى سازد.
کنترول حرکتى را مى توان از طريق ارتباط بين تحرک و ثبات، وضعيت هاى بدن و يادگيرى پاسخ وضعيتى تشريح و توضيح کرد.سير حرکتى طورى است که ابتدا تحرک ( موبيلتى) رخ مى دهد بدنبال ان حفط پاسچر يعنى ثبات ( ستبيلتى) و سپس حرکت در يک وضعيت و در نهايت حرکت از يک وضعيت به وضعيت ديگر رخ مى دهد.
بطور خلاصه سير حرکتى انسان به شکل زير مى باشد:
تحرک يا Mobility
يا ثبات Stability
ياتحرک کنترول شدهControlled mobility
يا مهارتSkill
مراحل رشد کنترول حرکتى
Mobility
مرحله اول تحرک مى باشد.و اين هنگامى است که طفل در سه ماه اول در يک وسعت حرکتى معين حرکاتى را از خود نشان مى دهد.حرکات اين مرحله نامنظم ،بى هدف و اغلب رفلکسى مى باشند.اگر سر و تنه طفل در وضيعت سوپاين حمايت شوندطفل دست و پا خود را حرکت مى دهد.تحرک ( موبيلتى) قبل از ثبات ( ستبيلتى) مى باشد.
Stability
مرحله دوم ثبات ( ستبيلتى) مى باشد. به توانايى حفظ يک وضيعت ثابت در پاسچر هاى وزن اندازى و ضد جاذبه را ثبات مى گويند.به ثبات کنترول ستاتيک وضيعتى نيز مى گويند.از نقطه نظر رشدى به دو بخش تقسيم مى گردد.
Tonic hold
در اخر و سعت حرکتى مى باشد و معمولا در تقبضهاى ايزومتريک که در عضلات اکستنسور پاسچرال تفاق مى افتد و عليه جاذبه عمل مى کنند به چشم مى خورد. تونيک هولد هنگامى ديده مى شود که طفل در وضيعت پرون بالاى ارنج فلکس شده خويش وزن بيندازد. نگهدارى ( هولدنگ) پاسچرال سر در بطور غير متناظر( اسايمترى) در حالت پرون شروع مى شود و بدنبال ان طفل سر خود را در خط ميانى و در نهايت سر خود را در زاويه ٩٠ در جه نيز مى تواند نگهدارد.در حالت سوپاين ابتدا سر به يک سمت و سپس به سمت ديگر مى چرخد،بعد از اين سر را در خط ميانى و در نهايت سر خود را در خط ميانى در حالى نگه مى دارد که ما طفل را از دستان ان مى گيريم و انرا از حالت سوپاين به نشسته در مى اوريم در اين حال سر خود را نگه مى دارد. اين حالت در چهار ماهگى در طفل ديده مى شود.
Co contraction
انقباض ستاتيک همزمان عضلات انتاگونيست اطراف يک مفصل بوده که ثبات (ستبليتى) را در حالتهاى خط ميانى و وزن گذارى فراهم مى کند. گروههاى متعدد عضلانى بخصوص انعده که در تحکيم و تثبيت پاسچرال نقش اساسى دارند به طفل اين فرصت را مى دهد تا اين وضعيتها را حفظ کند،مانند حالت که طفل در وضيعت پرون روى ارنجها فلکس و اکستند شده قرار بگيرد و وضيعت چهارغوک.
Controlled mobility
ياتحرک کنترول شده نام دارد و عبارت است از انتقال وزن در يک وضيعت يا پاسچر باثبات که در مراحل پيش بدست امده بود. تحرک يا موبيلتى پروگزيمال همراه با ثبات يا ستبيلتى دستال يکجا مى شود.اين سومين مرحله رشد کنترول حرکتى بوده و زمانى ديده مى شود هنگاميکه اندامها وزن را تحمل مى کنند و بدن حرکت مى کند،مانند حالت چهارغوک .مثال ديگر اينست که طفل در حالت چهار غوک با يک دست به طرف يک بازيچه دست دراز مى کند.
وزن اندازى ،انتقال وزن و انقباضات همزمانى غضلات دور تادور شانه براى ثبات شانه اى بسيار مهم تلقى مى گردد.ثبات پروگزيمال شانه براى اندام بالايى اين فرصت را مى دهد تا قسمت دستال را بر اى کارهاى مهارتى بکار ببرد.اگر اين ثبات نباشد کارايى دستال مختل مى گردد.
به اين مرحله مهارت مى گويند و معمولا بعد از تحرک کنترول شده بدست مى ايد. نمونه بارز ان چهارغوک کردن و راه رفتن مى باشد.
رشد کنترول پاسچرال
کنترول پاسچرال در جهت سفالوکادال مى باشد.کنترول پاسچرال توانايى برقرارى راستايا استقامت بدن بخصوص استقامت اعضا بدن نسبت به يکديگر و محيط بيرونى مى باشد.عملکردهاى که استقامت يا راستا بدن را برقرار مى سازند تحت عنوان موازنه و تعادل ياد مى گرددند.طفل براى حفظ و برقراى پاسچر عمودى و راست نحوه استفاده از عکس العمل هاى اتوماتيک پاسچرال را ياد مى گيرد. هنگاميکه تعادل از بين مى رود و براى بدست اوردن موازنه مجدداتلاش صورت مى گيرد از اين عکس العمل هابطور مدوام استفاده مى شوند.
ترتيب و توالى عکسل العمل هاى پاسچرال از عکس العمل هاى رايتننگ اغاز مى شود بدنبال ان عکس العمل هاى حفاظتى و در نهايت عکس العمل هاى موازنه اى مى باشند.در طفل در ابتدا عکس العمل هاى رايتنگ سر رشد مى کند و بدنبال ان عکس العمل هاى رايتنگ تنه رشد مى کنند.عکس العمل هاى حفاظتى اندامها در مرحله بعدى و در پاسچرهاى بالاتر مانند نشتن ظاهر مى گردند هنگاميکه براى موازنه ضرورت باشد.
نحوه رشد اين عکس العمل هابراساس رشد اعصاب مرکزى مى باشد،طوريکه سيستم اعصاب مرکزى رشد مى يابد مراکز بالاتر در مغز پاسخ هاى پاسچرال را هماهنگ مى سازند و مسوول اند تا مرکز کتله را در سطح اتکا ان قرار دهد.بنابرين در مقابل جاذبه، تعادل در وضيعت هاى مختلف بدست مى ايد. نخست کنترول سر به دست مى ايد سپس کنترول تنه ،و کنترول سر روى تنه در فضا قبل از تعادل نشستن و ايستادن بدست مى ايد.
عکس العمل هاى رايتنگ
اين عکس العمل ها مسوول ميزان کردن سر در فضابوده و چشمها و دهان را نيز افقى قرار مى دهند.
هنگاميکه بدن به يک سمت مى چرخد و يا هم کج مى شود اين استقامت نورمال را حفظ مى کند.عکس العمل هاى رايتنگ شامل حرکات سر و تنه بوده که استقامت را حفظ و يا هم بدست مى اورند.بعضى از عکس العمل هاى رايتنگ در تولد اغاز مى گردند و بعضى از انها در بين ٣ الى ٦ ماهگى ظاهر مى شوند.جاذبه و تغيرات حالتهاى سر و تنه اغلب براى عکس العمل هاى رايتنگ کيوز ايجاد مى کند.
بينايى عکس العمل رايتنگ بينايى را ،جاذبه عکس العمل لابريتن را ،کيوز
اگر سر به يک سمت بچرخد تنه هم به همان سمت مى چرخد.هدف عکس العمل هاى رايتنگ برقرارى وضيعت درست سر و تنه در نسبت به زمين مى باشد.عکس العمل هاى رايتنگ سر و تنه هنگامى رخ مى دهند که وزن در داخل سطح اتکا جابجا شود و مقدار جابجايى درجه پاسخ عکس العمل را تعيين خواهد کرد.بعنوان مثال در حالت پرون اگر جابجايى وزن بطور اهسته بطرف راست رخ دهد سر و تنه بطرف چپ مى رود .اما اگر جابجايى وزن به شکل سريع باشد پاسخ هاى ديگرى مانند پاسخ هاى محافظوى وارد عمل مى شوند.جابجايى هاى اهسته عکس العمل رايتنگ سر و تنه را تحر يک مى کند و اين پاسخ ها در هر وضيعت و به هر سمت مانند جلو ،پشت و بغل که جابجايى وزن صورت مى گيرد فعال مى شوند.
عکس العمل هاى رايتنگ حداکثر کارايى خود را روى پاسچر و حرکت در بين سنين ١٠ الى ١٢ ماهگى دارا مى باشد و گفته مى شود که تا ٥ سالگى به چشم مى خورند.اگر طفل بدون اينکه تنه خود را بچرخاند از وضيعت سوپاين به حالت ايستاده در بيايد پس در اين وضعيت انتظار اينست که عکس العمل رايتنگ نبايد ديده شود.چونکه در اين سن عضلا ت شکم طفل به حد کافى قوى شده اند و بدون چرخش تنه مى تواند استاد شود.
عکس العمل هاى حفاظتى
به حرکات اندامها اطلاق مى گردد و هنگامى رخ مى دهند اگر تنه در سطح افقى و مورب سريعاجابجا شود.عکس العمل هاى حفاظتى توالى و ترتيب خاص رشدى دارند.بااکستند کردن يک يا هر دو اندامها فرد از افتادن روى زمين جلوگيرى مى کند و يا حداقل ازجاى محکم مى گيرد.اگر طفل ٤ ماهه را در حالت عمودى سريعا بطرف زمين بياوريم پاهاى خود را در حالت ابداکشن و اکستنشن مى گيرد. طفل شش ماهه بااکستند کردن دستها خود به جلو،٧ تا ٨ ماهگى بااکستند کردن دستها به بغل ،و با اکستند کردن دستها به پشت از خود عکس العمل هاى حافظتى در مقابل جابجايهاى سريع نشان مى دهد و از افتادن خود جلوگيرى مى کند.
اين عکس العمل ها نبايد با و ضعيتهاى پرون در حاليکه طفل بر دستان اکستند شده خويش وزن مى اندازد اشتباه گرفته شود.
عکس العمل هاى موازنه اى
عکس العمل هاى عالى پاسچرال بوده و در مرحله نهايى رشد مى کنند. تغيرات اهسته اى که در بين مرکز جاذبه و سطح اتکا رخ مى دهد اين عکس العمل ها به بدن اين اجازه را مى دهدکه با ان سازگارى و تطابق کند. با عکس العمل هاى رايتنگ سر و تنه که تاکنون تکميل شده اند،عکس العمل هاى موازنه اى از طريق اضافه نمودن حرکات فلکشن،اکستنشن و لاترال (وحشى) سر و تنه موازنه را به دست مى اورند.اگر جابجايى وزن بطرف لاترال (وحشى) صورت بگيرد ( يعنى به سمت لاترال تيله شود) تنه ممکن به سمت عکس بچرخد تا بتواند مرکز جاذبه را در سطح اتکا ان نگه دارد.روتيشن تنه تنها در جابجايهاى لاترال به چشم مى خورد. عکس العمل هاى موازنه اى هنگامى ظاهر مى گردند هنگاميکه تنه نسبت به سطح اتکا به هر دو پهلو جابجا شود و يااينکه سطح اتکا جابجا شود.مانند تخته تعادلى.
نظريه هاى رشد حرکتى
درباره رشد حرکتى انسان نظريه هاى متعددى ارايه شده اند.در باره رشد هيچ قانون معينى وجود ندارد و تنها تصورات هدايت کننده در اين باب وجود دارندکه در باره رشد حرکتى به ما معلومات مفيدى را فراهم مى اورد.
سيک وينشيال يکى از نظريه ها مى باشد.
نظريه هدايتى رشد حرکتى
در اين نظريه رشد حرکتى از سفال به کادال ،پروگزيمال به دستال و گراس (برجسته) به فاين ( ظريف) مى باشد.
Cephalic to caudal
در نظريه سفالو کادال کنترول سر قبل از کنترول تنه به دست مى ايد و استفاده عالى و ماهرانه اندامهاى بالايى ( اطراف سفلى) قبل از اندامهاى پاينى ( اطراف علوى) به دست مى ايد.گرچه اين نظريه بر اين دلالت نمى کندکه حرکت سر قبل از حرکات تنه تکميل مى گرددچونکه طفل در يک ساختار وابسته به هم رشد مى کندبنابرين وقتيکه يک جز حرکت مى کندساير اجزا را نيز تحت تاثير خود قرار مى دهد.
سفالو کادال در مرحله رشدپاسچر بعد از ولادت post natal development رخ مى دهد.کنترول سر در نوزادان با حرکات گردن اغاز و بدنبال ان کنترول تنه بدست مى ايد.رشد پاسچر بعد از ولادت post natal development بازتاب دهنده اين امر است که کانال نخاعى spinal cord به چه نحوى بسته مى شود.بسته شدن ابتدا در نحيه گردن رخ مى دهدو سپس همزمان به دومسير يعنې سر و بطرف پايين مهرها حرکت مى کند.
طفل در ابتدا کنترول سر و گردن و بعداً کنترول تنه را بدست مى اورد.روى هم افتادگى و اشتراک در رشد سر و تنه وجود دارد.رشد بشکل مارپيچى و حلزونى از دور تا دور دهان اغاز مى گردد و بطرف بيرون در تمامى جهات که در برگيرنده اندامهاى بالايى ( اطراف سفلى) تنه و اندامهاى پاينى ( اطراف علوى) مى باشد پخش مى گردد.
پروگزيمال به دستال
نظريه دوم جهتى اينست که بادر نظر داشت و مرجع قرار دادن خط ميانى بدن، رشد از پروگزيمال به دستال رخ مى دهد.به علت اينکه بدن يک ساختار وابسته به هم دارد،خط ميانى بدن يک پايه و مبنا پايدارى را بايد براى حرکات سر،چشمها و اندامها فراهم کندتا بتواند در هر درجه حرکت کند.تصور کنيد شما اگر نمى توانستيد بشکل عمودى و سيخ بنشينيد چطور مى تواتنستيد توپى را بگيريد که به سوى شما پرتاب مى شود .اگر اين طور نمى بود شمابراى حمايت او دستها تان استفاده مى کرديد و نمى توانستيد از دستها براى گرفتن اشيا استفاده کنيد.و يا تصور کنيد اگر شما نمى توانستيدسر خود را بلند کنيد در انصورت نمى توانستيد با چشمان خود اشيا در حال حرکت را ببينيد.
در نخستين مراحل رشدطفل با بلندکردن سر در حالت پرون سعى مى کند کنترول گردن را در خط ميانى به دست بياوردسپس با اکستند کردن تنه خود در مقابل جاذبه کنترول تنه را در خط ميانى بدست مى اورد و بعد از طريق وزن اندازى( weight bearing) ثبات پروگزيمال شانه و لگن را بدست مى اورد.در بعضى موارد نوزاد از محيط بيرونى براى حمايت سر و تنه استفاده مى کند تا بتواند دستها و پاههاى خود را حرکت دهد. دست دراز کردن ( reaching ) در مراحل اوليه رشد تنها در صورتى امکان پذير است اگر تنه ازطرف بيرون حمايت شود.بعنوان مثال اگر طفل را در چوکى بنشانيم و براى گرفتن يک چيزى دست دراز کند.
بنابرين طفل ابتدا گردن و سپس تنه را در خط ميانى بدست مى اورد، و قبل از کنترول دستها و پاها،کنترول شانه و لگن را بد ست مى اورد.
از ساده به پيچيده Mass to specific
سومين مورد در نظريه هدايتى اينست که رشد حرکتى از حرکات برجسته به ظرف مى باشد.و يا از حرکات ساده بطرف حرکات پيچيده مى باشد.اين نظريه را مى توان در راههاى گوناگون تفسير کرد.Mass را به کل بدن و specific رامى توان به بخش هاى کوچک بدن اطلاق کرد.بعنوان مثال اگر طفل حرکت مى کندتمام بدن ان حرکت مى کندو حرکت به يک بخش خاص از بدن منحصرنمى باشد.حرکت طفل توسط حرکات برجسته ( Mass) تنه و اندامها مشخص مى شود.طفل در ابتدا بعنوان يک بخش تمام بدن خود را يکجا حر کت مى دهدمانند log rolling که در ان طفل بشکل يکپارچه لول مى خورد و در قادر نيست که بخش هاى مختلف بدن را از هم جدا سازد.به توانايى که طفل بتواند بخش هاى مختلف بدن را از هم جدا سازد به ان dissociation مى گويند. به حرکات تکامل يافته توسط dissociation مشخص مى شوند.هنگاميکه بدون حرکات تنه، سر اگر بتواند به هر طرف بچرخد در اين صورت گفته مى شود که سر جدا ( dissociate )از تنه حرکت مى کند.هنگاميکه طفل روى دستها و زانوهاى خود چهارغوک ( creeping ) مى کند، حرکات اندامهاى ان از حرکات تنه جدا (dissociate) شده است و همچنين تنه بالاى طفل به يک سمت و تنه پايينى ان به سمت مخالف مى چرخد در اينصورت تنه بالايى از تنه پاينى جدا (dissociate) مى شوند.
از برجسته به ظريف Gross to Fine
حرکات در گروه وسيع عضلانى به حرکات مجزا مى باشد.اين نظريه مانند نظريه بالا مى باشد.
نظريه هاى کيزيولوژيکى
اين نظريه به نوع حرکاتى که در مراحل مختلف رشد بوجود مى ايد بحث مى کند. در طى روند رشد در اوقات معين انجام دادن بعضى از حرکات راحتر به نظر مى رسد. عواملى مانند بيومکانيک،قدرت عضلانى،سطح تکامل سيستم عصبى عضلانى و کنترول روى حرکت تاثير بسزاى دارد.
اطفال full term ( يعنى بموقع متولد شده باشند) غالباً با تون عضلانى فلکسور ( Flexor Muscle Tone) يا ( Physiologic flexion) متولد مى شوند .( تصوير شماره ٤-٨ ص ٥٥) اندامها و تنه بطور طبيعى در حالت فلکشن مى باشند.اگر شما سعى کنيد که دست و پا انرا صاف کنيد،مجدداً به حالت اوليه ( يعنى فلکشن) برمى گردد.تنها در اثر جاذبه ،وزن خود طفل و شايد رفلکسهاى (عکسات) اوليه که در طفل ظاهر مى گردند به حالت فلکشن غلبه کنند و انرا بسوى اکستنشن ببرد.طوريکه رشد پيشرفت مى کند حرکات اکستنشن ظاهر مى گردند.
مراحل رشد
رشد حرکتى از سه فرايند يا مرحله تشکيل شده است .نمو ( growth )، بلوغ ( Maturation ) و سازوارى يا تطابق ( Adaptation )
مراحل مهم و کليدى حرکات برجسته و ظريف Gross and fine motor milestones
قابل ياداورى است که حرکات ((برجسته)) به حرکات وسيع وکلان عضلانى و حر کات (( ظريف)) به حرکات کوچک و ريز عضلانى اطلاق مى گردد.
مراحل و کليدى حرکات برجسته
کنترول سر
طفل بايد تا چهار ماهگى بايد کنترول خوب سر ( راس) را داشته باشد.اگر طفل را از حالت سوپاين در حاليکه از دستان ان گرفته ام دربياوريم به حالت نشته دراوريم بايد بتواند سر خود را بگيرد.[ تصوير ٤-١٠ ص ٥٨]
اگر طفل در حالت عمودى مستقيم بگيريم و به يک سمت انر کج کنيم طفل سر خود را به طرف مقابل مى برد.اگر طفل چهار ماهه را در حالت پرون قرار دهيم مى تواند سر خود را تا زاويه ٤٥ درجه بلند کند.به مرور زمان در ٥ ماهگى طفل در حالت سوپاين مى تواند سر خود را عليه جاذبه بلندکند و انرا فلکس کند.
لول خوردن Segmental
مرحله بعدى لول خوردن مى باشد.طفل در ابتدا در سن ٤ الى ٦ ماهگى بشکل يکنواخت و يکپارجه ( Log Rolling ) لول مى خورد و در سنين ٦ الى ٨ ماهگى به شکل سگمنتال لول مى خورد. در لول خوردن يکپارچه اى ( Log Rolling بدون اينکه در تنه چرخشى ( Rotation ) بوجود بيايد ) سر و تنه بشکل يک مجموعه لول مى خورد.لول خوردن سگمنتال که از ٦ الى ٨ ماهگى بوجود مى ايد،در تنه روتيشن بوجود رخ مى دهد و تنه بالاى از تنه پاينى جدا مى شود.
نشستن
در سن ٩ ماهگى نشستن کامل بدست مى ايد.نشستن کامل هنگامى است که کمر صاف باشد و کايفوز در ان ديده نشود و از دستها براى حمايت نيز اسفتاده نشود.براى حفظ تعادل ديناميک چرخش سر وتنه مهم مى باشند.
چهارغوک و cruising
در ٩ ماهگى اکثريت اطفال خود را از زمين بلند مى کنند و در اطراف ميز يا کوچ راه مى روند. به اين حالت cruising مى گويند.در ١٠ ماهگى طفل چهارغوک رسپروکال مى کند.رسپروکال به اين معنى که در حين چهارغوک از دست و پا مخالف استفاده مى کند.
راه رفتن
اخرين مرحله در حرکات برجسته راه رفتن مى باشد.طفل که نو به راه مى افتد عريض راه مى رود،پاهاى ان در ابداکشن و تدور خارجى مى باشند،در ناحيه کمر لوردوز ديده مى شود،دستها را بالا مى گيرد و سکاپولا در اداکشن مى باشند.بطور سنتى از ١٢ الى ١٨ ماهگى اين مهارتها را بايد داشته باشد،اما در بعضى موارد طفل ٧ ماهه نيز مى تواند اين مهارت را دارا باشد.
مهمترين موارد حرکات برجسته عبارتند از کنترول سر و نشتن.چونکه اگر طفل کنترول سر و تنه را بدست نياورد کنترول حرکات اندامها ( اطراف) گرچه ناممکن نه ولى مشکل خوهد شد.اگر طفل مراحل رشد را زودتر طى کند قابل قبول است اما تاخير ان جاى مى تواند نگران کننده باشد.
موارد حرکات ظريف يا Fine – motor Miles stones
در اين بخش مهم ترين جز Grasping يا گرفتن يک شى مى باشد.براى گرفتن يک چيز طفل مجبور است براى ان دست دراز ( Reaching )کند. الگو يا نمونه دست دراز کردن ( Reaching ) بستگى به وضعيت شانه دارد.الگو يا نمونه Reaching روى توانايى طفل در گرفتن اشياء تاثير گذار مى باشد.
نگريستن به دستها يا Hand Regard
طفل در سن دو ماهگى دستهاى خود را هنگامى شناسد که وارد ساحه ديد شود.عکسه ATNR در اين امر کننده به نظر مى رسد. در اين عکسه طفل سر خود را به يک سمت مى چرخاند و بازوى همان سمت در حالت اکستنشن (بست) قرار مى گيرد و طفل مى تواند دستها خود را ببيند.
Reflexive and Palmar Grasp
اولين گرسپ که در نوزادان به چشم مى خورد از نوع رفلکسى ( عکسه اى) مى باشند به اين معنى که اگر کف دست طفل را لمس کنيم Reflexive Palmar Grasp بوجود مى ايد و خودبخود دست خود را مى بندد.در سن ٦ ماهگى Palmar Grasp از حالت عکسه اى به ارادى تبديل مى شود.
در Palmar Grasp تنها انگشتان بسوى کف دست جمع مى شوند و انگشت شصت در اين حالت نقشى ندارد.
رشد رفلکس گرسپ
طفل در ابتدا وقتيکه مى خواهد براى گرفتن يک شى دست دراز کند دست ان در حالت پرونيشن مى باشد.
https://www.facebook.com/profile.php?id=100057378552521
https://www.facebook.com/profile.php?id=100057378552521