بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان اينکه مى گويند خداوند متعال داراى صفات است يعنى چه؟ چون خداوند متعال جسم ندارد، و ديده نمى شود ، بايد او را از روى صفاتش بشناسيم، بايد توجه داشت که صفات خداوند بر دوگونه هستند: ١ _ صفات ثبوتيه که خداوند آنها را داراست ٢ […]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اينکه مى گويند خداوند متعال داراى صفات است يعنى چه؟
چون خداوند متعال جسم ندارد، و ديده نمى شود ، بايد او را از روى صفاتش بشناسيم، بايد توجه داشت که صفات خداوند بر دوگونه هستند:
١ _ صفات ثبوتيه که خداوند آنها را داراست
٢ _ صفات سلبيه که در خداوند نيست.
صفات ثبوتيه يعنى چه؟
صفاتى را که مى توان به خداوند متعال نسبت داد، و خداوند را با ان صفات شناخت ثبوتيه مى گويند، مثل دانا، توانا، زنده، شنوا و بينا.
خداوند خالق است: يعنى آفريننده، و پديد آورنده همه موجودات است . خداوند قادر است: يعنى توانا به هر کارى است،که مى شود آن را انجام داد.
خداوند مريد است: يعنى هر کارى را با اراده و خواست خود انجام مى دهد، و در انجام هيچ کارى مجبور نيست.
خداوند حى است :يعنى زنده است و زندگى را او به موجودات داده است .
او مدرک است: يعنى همه چيز را درک مى کند و مى فهمد. بنابر اين هر کارى را با علم و درک انجام مى دهد.
او قديم است: يعنى اول ندارد، زمانى نبوده که خداوند نبوده باشد.
او ازلى است: يعنى هميشه باقى است ، و پايان ندارد.
او متکلم است : يعنى موجودات را به سخن مى آورد، و به وسيله آنها با پيامبران سخن مى گويد چنانچه بوسيله درخت با حضرت موسى کليم سخن گفت.
او صادق است: يعنى در گفته ها و وعده هاى خود خلاف نمى کند.
فرق بين صفات ثبوتى ذاتى و صفات ثبوتى فعلى چيست؟
از بين صفات ثبوتيه بعضى از صفات هستند که هميشه به خداوند نسبت داده مى شوند مثل علم، قدرت و حيات، يعنى هيچ وقت نمى شود گفت خداوند عالم نيست. و يا قادر و زنده نيست. اين صفات را صفات ثبوتى ذاتى مى نامند و بعضى از صفات را مى شود گاهى از خداوند سلب کرد مثل اراده و خلق، مى گوييم: خداوند اراده کرده و يا اراده نکرده است او خلق کرده و يا نکرده است. اين صفات را صفات ثبوتى فعلى مى گويند.
راه شناخت صفات ثبوتى و سلبى پروردگار چيست؟
راههاى شناخت اين صفات زياد است، که به يک راه اشاره مى شود. با ذکر اين مثال که ساختمانى را اگر در نظر بگيريم، که همه چيزهاى مورد ضرورت و نياز در آن آماده باشد و هيچ کمى و کاستى نداشته باشد، با اينکه کامل است، بسيار زيبا و شگفت انگيز و حيرت آور است، اگر آنرا بادقت بررسى کنيم، خواه ناخواه اقرار مى کنيم، که سازنده اين ساختمان مهندس بسيار توانا، دانا، قدرتمند، آگاه و بى نياز بوده است که ساختمانى با اين زيبايى راساخته وتمام وسايل مورد احتياج را آماده کرده است.
با توجه به اين مثال اگر به جهان هستى و موجودات بسيار گوناگون آن با شگفتى هاى حيرت انگيز و زيبائى هاى فوق العاده که دارند، با دقت بنگريم و با توجه به اينکه بعضى از مخلوقات اين عالم از حيات و علم و اراده و توانائى و درک و … برخوردارند، خواه ناخواه اقرار مى کنيم که سازنده اين جهان تمام آن صفات را که مخلوقات او دارند، به صورت کامل دارد و گرنه موجود جاهل و نادان و نيازمند و غير زنده بدون ادراک و اراده نه مى توانست عالمى با اين شگفتى و زيبائى بوجود آورد و يا چيزى که خود ندارد به ديگران بدهد بنابر اين دقت به مخلوقات خداوند به صفاتى که خدا بايد داشته باشد پى مى بريم.
آيا خداوند متعال غير از صفات ثبوتيه صفات ديگرى هم دارد؟
بله! خداوند متعال نامهاى زيادى دارد که هر نام بيانگر صفتى از صفات اوست و ما به چند نام از نامهاى مقدس او اشاره مى کنيم.
١ _ رحمان است: يعنى بخشاينده بر بندگان در دنيا و آخرت است .
٢ _ رحيم است: يعنى مهربان به همه مخلوقات است.
٣ _ رب است: يعنى پروردگار و پرورش دهنده همه موجودات است.
٤ _ رزاق است : يعنى بسيار روزى دهنده است، و تمام مخلوقات از لطف او روزى مى خورند.
٥ _ سلطان است: يعنى پادشاه تمام عالم هستى است.
٦ _ قيوم است: يعنى نگه دارنده تمام عالم هستى است.
٧ _ کافى است: يعنى هر کس به او پناه برد، او کفايتش مى کند.
٨ _ شافى است: يعنى شفا دهنده واقعى اوست.
٩ _ معافى است: يعنى سلامتى بخش است.
١٠ _ غفار است: يعنى بسيار از گناهنان بندگان را مى بخشد.
١١ _ ناصر است: يعنى هر کس از او کمک بخواهد ، يارى اش مى کند.
١٢ _ مجيب است: يعنى هر کس که او را بخواند، جوابش را مى دهد.
١٣ _ خبير است: يعنى آگاه بر همه چيز است.
١٤ _ بصير است: يعنى بيناى همه چيز است.
١٥ _ سميع است: يعنى شنواى همه چيز است.
١٦ _ مجير است: يعنى پناه دهنده بى پناهان است.
١٧ _ رفيق است: يعنى با بندگان مدارا مى کند.
١٨ _ مغيث است: يعنى به فرياد درماندگان مى رسد.
١٩ _ معز است: يعنى هر کس اطاعت او کند، به عزت مى رسد.
٢٠ _ مسبب است: يعنى سبب ساز است.
٢١ _ ودود است: يعنى بندگان را دوست دارد، و نمونه هاى بسيار ديگر که فقط هزار مورد آن در دعاى جوشن کبير آمده است.
صفات سلبيه يعنى چه؟
يعنى صفاتى که در خداوند وجود ندارد و ذات خداوند از آن صفات پاک و منزه است.
چند صفات سلبيه خداوند متعال را بيان کنيد؟
١ _ جسم بودن: زيرا خدا اگر جسم بود احتياج به جا داشت چون جسم مکان مى خواهد و خداوند محتاج نيست، و نيز اگر جسم بود قابل رويت بود پس چون جسم نيست قابل رويت نيست.
٢ _ مرکب بودن خداوند : مرکب نيست، يعنى ذات خداوند از چند چيز ترکيب نشده، مثل ما که چشم و دست و پا و گوش داريم، و يا از جسم و روح درست شده ايم، و يا مثل هوا که از دو چيز ساخته شده است، و هر مرکبى احتياج به اجزاء دارد، خداوند محتاج به چيزى نيست، همينطور ميگوييم خداوند با جسم ديده نمى شود، خداوند به هيچ چيز نياز ندارد، پس ديده شدن و نياز داشتن صفتهايى است که نبايد آنها را به خدا نسبت داد و صفات سلبيه به حساب مى آيند.
خدا مرکب نيست، و جسم نيست، او مرئى يعنى قابل ديدن نيست، چون نه رنگ دارد، و نه جسم و صورت و نه جا و مکان.
خداوند محل نيست: يعنى در خداوند چيزى جا نمى گيرد، و بطور کلى سيرى، گرسنگى، پيرى، جوانى، خواب، غم و اندوه ، خوشحالى و ناراحتى، مرگ و مير در او راه ندارد.
او بى شريک است: يعنى کسى همکار او نيست، و در کار ها کمک نمى خواهد.
او معانى است: يعنى علم و قدرت و زنده بودن و …. با خود او يکى است. صفات خدا با ذات او دو تا نيستند، بر خلاف ما انسانها که اگر چيزى به سرمان اصابت کند تمام دانش خود را فراموش مى کنيم، پس ما و دانش ما دو تا هستيم و نيز قدرت ما غير از خود ما و حيات ما غير از ما است. ولى خداوند با تمام صفات که دارد يکتاست.
او غنى است، يعنى از همه چيز و همه کس بى نياز است، و به چيزى احتياج ندارد، و به هر کس و هر چيز هر چه بدهد از او چيزى کم نمى شود.
خداوند رازق است. يعنى همه موجودات را روزى مى دهد و خود چيزى نمى خورد.
صد پرسش اعتقادی
نویسنده : احمد علی شیخ زاده مدرس
-
ټیګونه: